Migrant bird

ای مهر...

نوشته‌شده توسط الف . پ . مهاجر

بیا ای مهر

نازت را به صد دنیا خریدارم

بیا و مهربانی کن

که من تنها تو را دارم

بیا با ما خدایی کن

بیا و پادشاهی کن

بیا کین سلطنت بی نام زیبای تو می میرد

بیا کین مرده جان از چشمه شیرین لب های تو می گیرد

بیا بنشین کنار خستگی هایم، مرا قدری تحمل کن

مرا رازی است پنهانی

برایت حرف ها دارم

بیا بشنو ز غم هایی که در این سینه پنهان است و

غم بانان بیرحمی که بیدارند و

در دستی نمک دارند و

در دستان دیگر نیشترهاشان!

بیا ای مهر ناز بی ریایت را به دنیایی نخواهم داد و

تا هستیم و دنیا هست...

مهرت هست

یادت هست

دوستیمان هست و خواهد ماند...

 

شب آخر کنسرت همایون شجریان

نوشته‌شده توسط الف . پ . مهاجر



از دشمنان برند شكايت به دوستان چون دوست دشمن است شكايت كجا برم؟


جای اونایی که نبودن خالی...

کار گروه دستان دیشب خیلی عالی بود، دقیق تر بگم شاهکار بود ولی متاسفانه یک عده ی مشخصی که همه دیگه میشناسنشون قصد داشتن با سنگ اندازی های متعدد مانع از برگزار شدن هرچه قشنگ تر برنامه بشن!

ولی هرجور بود به خیر و خوشی برنامه تموم شد

خرابکاری های مسئولان تالار تا حدی بود که خود استاد قبل از شروع برنامه روی سن اومد وبعد از عذر خواستن از حضاری که یک ساعت منتظر گذاشته شده بودن شکایت چندین و چند ساله اهل هنر و درد مشترک همه ملت ایران رو این طور عنوان کرد :
« سلام و درود بر شما. دست يكايك‌ شما را مي‌بوسم. شما مردماني كه با اين وضع تحمل مي‌كنيد اينگونه رفتارها را كه جز شطينت چيزي نيست. وزارت كشور كه صاحب خانه است بايد بگويد كه چرا در چنين موقعيتي بايد برقش برود. ما مشكل بزرگي همه‌مان داريم، آن‌ اينكه هيچ‌كس جوابگوي ما نيست.
از دشمنان برند شكايت به دوستان، چون دوست دشمن است شكايت كجا برم؟ كساني كه نمي خواهند موسيقي داشته باشيم سخت در اشتباهند. تا زبان فارسي هست، موسيقي اين زبان هست. هيچ‌كس نمي‌تواند به اين زبان و به اين موسيقي اجحاف كند.
پوزش مي خواهم از همه‌تان و دست تك‌تك شما را مي‌بوسم. اعصاب بچه‌هاي ما را خراب كردند امشب، به هر حال برنامه را اجرا خواهند كرد. تحملتان بازهم بيش از اين باشد تا بتوانيم ما در كنار يكديگر و با صلح و صفا زندگي كنيم.»

 

باور نمی کند، دل من مرگ خویش را

نوشته‌شده توسط الف . پ . مهاجر




باور نمی کند، دل من مرگ خویش را
نه، نه من این یقین را باور نمی کنم
تا همدم من است، نفسهای زندگی
من با خیال مرگ دمی سر نمی کنم
آخر چگونه گل، خس و خاشاک می شود ؟
آخر چگونه، این همه رویای نو نهال
نگشوده گل هنوز
ننشسته در بهار
می پژمرد به جان من و،
خاک می شود ؟
در من چه وعده هاست
در من چه هجرهاست
در من چه دستها به دعا مانده روز و شب
اینها چه می شود ؟
آخر چگونه این همه عشاق بی شمار
آواره از دیار
یک روز بی صدا
در کوره راه ها همه خاموش می شوند ؟
باور کنم که دخترکان سفید بخت
بی وصل و نامراد
بالای بامها و کنار دریاچه ها
چشم انتظار یار، سیه پوش می شوند ؟
باور نمی کنم که عشق نهان می شود به گور
بی آنکه سر کشد گل عصیانی اش ز خاک
باور کنم که دل
روزی نمی تپد
نفرین برین دروغ،
دروغ هراسناک
پل می کشد به ساحل آینده شعر من
تا رهروان سرخوشی از آن گذر کنند
پیغام من به بوسه لبها و دستهاپرواز می کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی یک ره نظر کنند
در کاوش پیاپی لبها و دستهاست
کاین نقش آدمی
بر لوحه زمان
جاوید می شود
این ذره ذره گرمی خاموش وار ما
یک روز بی گمان
سر می زند جایی و خورشید می شود
تا دوست داری ام
تا دوست دارمت
تا اشک ما به گونه هم می چکد ز مهر
تا هست در زمانه یکی، جان دوستدار
کی مرگ می تواند
نام مرا بروبد از یاد روزگار ؟
بسیار گل که از کف من برده است باد
اما من غمین
گلهای یاد کس را پرپر نمی کنم
من مرگ هیچ عزیزی راباور نمی کنم
می ریزد عاقبت
یک روز برگ من
یک روز چشم من هم در خواب می شود
زین خواب چشم هیچ کسی را گریز نیست
اما درون باغ
همواره عطر باور من، در هوا پر است ...



سیاوش کسرایی

 

از اعماق

نوشته‌شده توسط الف . پ . مهاجر

و تنها دار من از دار دنیا
تکه ای کاغذ
که گاهی شعرکی زیبا
که بعضا شاعرش را هم نمی دانم
به خطی گنگ و درهم گونه بنویسم
و با صد شوق و با حسرت
و با ته مانده ی آمال یک نومید از هر ناکجا رانده
به دست آب بسپارم
که شاید دست های مهربانی
از میان کاخ های سربه گردون سای این دوران بد یمنی
مرا دریابد از این حال نومیدی
ولی هربار
فهم آرزوهایم برای آب سنگین بود
من از اعماق می گویم...
الف.پ

 

سکوت

نوشته‌شده توسط الف . پ . مهاجر

هیس!
دلا سکوت کن!
مگر نمی بینی
که تنهایی به من پناه آورده است!..

 

پرنده مهاجر

Subscribe via RSS!

*******

من از طعم


دوبیتی های باران خورده

!لبریزم


کنار اشک هایم می شود آویخت


...دریا را


*******


الف . پ ) - متولد 1365)
دانشجوی برق - الکترونیک

لوگوی ما

پرنده مهاجر