باز کن پنجره را من تو را خواهم برد به سر رود خروشان حیات آب این رود به سرچشمه نمی گردد باز بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز باز کن پنجره را صبح دمید چه شبی بود و چه فرخنده شبی آن شب دور که چون خواب خوش از دیده پرید کودک قلب من این قصه ی شاد از لبان تو شنید : ”زندگی رویا نیست زندگی زیبایی ست ( حمید مصدق )
چون اونم نیست پس کلا هیچی
-
خواستم برای خودم جایی نوشته باشم که تا امروز چند بار اشتباهاتی کرده ام که
حداقل برای چند ماه روزمرگی زندگی ام را تحت تاثیر قرار داده باشند؟
اما چند بارش خی...
1 پاسخ به باز کن پنجره را
عالی بود
نظر شما چیست؟